جدول جو
جدول جو

معنی حسن نیشابوری - جستجوی لغت در جدول جو

حسن نیشابوری
(نَ)
حسن بن محمد بن حبیب واعظ نیشابوری، مکنی به ابوالقاسم. ادیب و نحوی و مورخ قرن چهارم و پنجم است. از تصانیف اوست: تفسیر قرآن مجید که به تفسیر نیشابوری قدیم معروف است و کتاب عقلاءالمجانین. عبدالملک ثعالبی از شاگردان وی بوده است. به زبان عربی اشعار دارد و به سال 406 هجری قمری درگذشته است. رجوع به ریحانه الادب ج 6 ص 278 و مقدمۀ عقلاءالمجانین چ مصر و کشف الظنون شود
لغت نامه دهخدا
حسن نیشابوری
(حَ سَ نِ نی / نَ)
ابن مظفر مکنی به ابوعلی نیشابوری ضریر. لغوی و از مشایخ زمخشری بود و در 422 هجری قمری درگذشت. او راست: ’تهذیب اصلاح المنطق ابن سکیت’. و شش کتاب دیگر او نیز در هدیه العارفین ج 1 ص 275 یاد شده است
ابن محمد بن علی واعظ مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نظام الدین. درگذشتۀ406 هجری قمری او راست: ’الحدائق’ در وعظ و دو کتاب دیگر او نیز در هدیه العارفین ج 1 ص 274 یاد شده است
ابن اسحاق بن نبیل معری مکنی به ابوسعید حنفی. درگذشتۀ 348 هجری قمری او راست: ’الرد علی الشافعی فیما یخالف فیه القرآن’. (هدیه العارفین ج 1 ص 269)
ابن عبدالله عثمانی مکنی به ابوعلی. درگذشتۀ 473 هجری قمری احوال او در هدیه العارفین ج 1 ص 276 از کتاب ’السیاق’ از عبدالغافر آمده است
ابن محمد بن حسین نیشابوری معروف به نظام اعرج. او راست: ’غرائب القرآن’ که در828 هجری قمری نگاشته و کتاب ’الحساب’ و ’الجمیله’. (ذریعه ج 5 ص 145 و ج 7 ص 7). و رجوع به نظام اعرج شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سَ نِ نی / نِ)
ابن علی بن زید بن داود بن یزید صائغ مکنی به ابوعلی محدث. متوفی در 349 هجری قمری یاقوت در معجم البلدان گوید: او کشورها را سیاحت میکرد. (هدیه العارفین ج 1 ص 305 و 306)
لغت نامه دهخدا
(نِ نَ / نِ)
طین مأکول خوانند و آن گلی است که خام و بریان کرده خورندو بدان تنقل کنند و وی نوعی از طین الحر بود و لون وی بغایت سفید بود مانند اسفیداج و بشیرازی گل سفید خوانند. طبیعت وی سرد و خشک بود و گویند گرم بود بسبب شوری که دارد. قوت فم معده را بدهد و غشی را نافع بود و منع قی بکند و تری معده زایل کند. و مقدار مأخوذ از وی یک درم بود تا یک مثقال و زیاده ازین مفسد مزاج بود و سده آورد و سنگ در گرده پیدا کند و ضرر آن انیسون و تخم کرفس کم گرداند و ناخوردن وی اولی بود ازبهر آنکه فساد وی زیادت از صلاح وی بود. و آب رفتن از دهان در وقت خواب شهوت کلبیه را بغایت مفید بودو غثیان و کرب هیضه را سودمند بود. (اختیارات بدیعی). طین خراسانیست. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه). طین حرّ. طین مأکول. طین اکل. گل خوراکی
لغت نامه دهخدا